مهدیمهدی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
شروع وبلاگشروع وبلاگ، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

قشنگترین بهانه زندگیم

پسرک 24 ماهه من

سلام پاستیل خوشمزه مامان وای که چه دنیای قشنگی داریم با تو ،یه دنیای رنگارنگ ،یه دنیا پر از جیغ و هیاهو ،دنیایی پر از قهقهه ،یه دنیا پر از اسباب بازی،یه دنیا پر از حرفای چپکی که هر کدوم قشنگی خودشونو دارن.اره گل پسرم دنیای ما با خیلی قشنگتر از تو شده،مخصوصا اینروزا که با شیرین زبونیات دل مارو میبری. دلیل اینکه دیر به دیر میام اینجا اینه که خونه تکونیرو شروع کردم اخه شما گل پسری که اجازه نمیدی کار کنم برای همین وقتایی که خوابی تند تند کار میکنم اینروزا خیلی خستم کار خونه رسیدگی به شما و خرید برای عید البته برای اتلیه لباسای عید شمارو زود گرفتم ولی خریدای من و بابایی مونده بود که الان خریدای خودم تموم شده مونده بابا. دو هفته ای...
27 بهمن 1393

عکسهای اتلیه 2 سالگی

عزیز دل مامان عکسهای اتلیت اماده شد خیلی خوب شدن من و بابا که خیلی خوشمون اومد متاسفانه مجبور شدم از روی عکسها عکس بندازم که کیفیتشون اینجا یکم اومده پایین عکس ترکیبی عشقم اون 6عکس بالایی مجموعا شدن عکس ترکیبی که زدیم رو شاسی   این عکس پایین خیلی قشنگ شده ولی هرکار کردم موقع عکس گرفتن نور میفتاد تو صورتت عاشق این عکستم خیلی قشنگ شده اینم روی شاسی زدیم و عکس خانوادگی هم انداختیم کیفیت عکسها خیلی خیلی بهتر از اینها هستن ولی خوب همونطور که گفتم چون از روی عکس گرفته شدن تار هستن.   ...
21 بهمن 1393

سه شنبه 7بهمن (آتلیه.مهمونی)

گل مامان سه شنبه وقت اتلیه داشتی از روز قبلش رفتیم خونه مامان جون چون بابا شیفت بود صبح بابا اومد خونه مامان جون ماشین بابایی مهربونو گرفتیم زود اومدیم خونه وقتی رسیدیم خونه ساعت 10:30 بود 11 تورو خوابوندم که سرحال باشی زودم خوابت برد چون صبح زود بیدار شده بودی بابا هم خوابید من موندمو هزارتا کار تو وقت کم ناهار درست کردم لباسامونو اماده کردم 12 بیدارتون کردم ناهارو خوردیم رفتیم ارایشگاه تا عمو موهای شمارو درست کنه وای که چقدر بامزه شده بودی خلاصه 1:45 دقیقه رسیدیم اتلیه آسمان. خیلی دلهره داشتم اخه سه دفعه قبلی سها رفته بودیم اینبار برای تنوع آسمان انتخاب کردیم که الان واقعا از انتخابش خوشحالم. برخوردشون واقعا عالی بود از سها خیلی بهتر...
9 بهمن 1393

لطف و محبت دوستان گلم

دیروز (93/11/3) تولد یکی از زیباترین فرشته های زمین بود .   مهدی کوچولو تولد دوسالگی ات مبارک .      از خداوند می خوام بهت سلامتی و نشاط بده . امیدوارم توی زندگی ات اینقدر بخندی که از صدای خندت تمام دنیا به وجد بیاد .   آرزویم این است انقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست   می دونم مامانت الان بی نهایت خوشحاله  ، بهت نگاه می کنه و لبریز از شادی میشه .   دومین سالگرد مادر شدنت رو بهت تبریک می گم ، تو بهترین مامان دنیایی .   امیدوارم سایه شما و بابایی همیشه بالای سر مهدی کوچولو باشه و شاهد رشد و پیشرفت پسر گلتون  باشید. ...
4 بهمن 1393

مهدی جان تولدت مبارک

عزیز دل من ،مهدی جان تولد 2سالگیت مبارک. همه زندگی مامان و بابا تولدت مبارک عمر من 2سال از بودن با تو گذشت و چه خوب گذشت چه خوب که تو هستی و به زندگی ما رونق بخشیدی ممنونم که شدی همه زندگی ما خوشبختی من و بابا با تو کامل شد    همه وجودم دوستت دارم و به خاطر داشتنت به خودم میبالم با شادی تو شاد میشیم ،با لبخندت میخندیم،با غمت غمگین میشیم ،گاه که بیماری میاد سراغت تبدار میشیم،خلاصه اینکه بند بند وجودمون با تو گره خورده.همیشه فکر میکردم کسی پیدا میشه که بیشتر از پدر و مادرم دوستش داشته باشم بعد از حضور پدرت تو زندگیم باز هم این سوال تو ذهنم نقش بست که ایا کسی هست که من او را بیشتر ...
3 بهمن 1393

ماه بهمن را دوست دارم

دی هم تمام میشود... دفتر بهمن را باز کن... برگ اولش را... با کاغذی از جنس دلت جلد کن... صفحه به صفحه اش را ... با امید خط کشی کن... صاف و یکدست ... اینبار بهتر ورق بزن... با احتیاط بیشتری نگهش دار... شروع به نوشتن کن... اینبار کمی خوش خط تر بنویس... خط اول... به نام خدا... سلام بهمن. ماه بهمن را دوست دارم چون تو این ماه یکی از زیباترین فرشته هایش را برای من زمینی کرد .خدا جونم شکرت که خواستی مادر باشم . پسر گلم من با تو خیلی چیزها یاد گرفتم ،یاد گرفتم قوی باشم زود از کوره در نرم،زود رنج نباشم،روز اولی که به دنیا اومدی و اون اتفاق افتاد شکستم له شدم دوست داشتم بچم کسی...
1 بهمن 1393
1